▪️اتفاق ناگواری این روزها در شبکههای اجتماعی در حال رخ دادن است که افراد با اقرار علنی به انواع مسائل روانی همانند ADHD, تروما، نارسیسم و … دارند یک ارزش اجتماعی و در کنار آن یک توقع خودخواهانه از دیگران را پرورش میدهند. این افراد میگویند من فلان چیز را دارم مثلا ADHD دارم و نه تنها نباید هیچ توقعی از من داشته باشید بلکه هیچ مسئولیتی را هم نمیپذیرم و دیگران بایستی بر مبنای چنین شرایطی، من و رفتار و اخلاق من را درک کنند!.
▪️آنچه که این افراد نیاز دارند درمان است نه اینکه از بیماری خود دلیلی برای سوءاستفاده از خانواده، دوستان و دیگران بسازند. وقتی کسی از لیبل بیماری ساختگی یا غیرساختگی خود میتواند امتیاز بگیرد یا اینکه ارزش اجتماعی برای آن کسب کند، هیچوقت سمت درمان نخواهد رفت و این امر کاملا منفعتطلبانه است.
▪️متاسفانه افرادی هم که به مصاحبه شغلی میآیند با برجسته کردن چنین لیبلهایی در فرم استخدام، فکر میکنند چون ایشان دارای یک ویژگی روانی خاص هستند، سازمان، تیم یا دیگر افراد بایستی در مسیری کاملا یکطرفه، خود را با توقعات این اشخاص هماهنگ کنند.
▪️به نظرم آنچه که در لابهلای این اسامی متنوع مسائل روانی در حال گم شدن است این است که برخی افراد حتی با وجود آگاهی از مشکلات خود به جای تمرکز روی درمان و طی فرآیند آن، در رویکردی نمایشی سعی در جلب توجه حداکثر افراد و اهرمسازی از این نامها برای پیشبرد اهداف خود دارند.
برخی با نمایش برچسب های روانی خود سعی در امتیازگیری دارند و توقع های نادرستی را به دیگران تزریق می کنند.
هیوا میرزایی
مدیر ارشد بازاریابی و برندینگ
مشاور مدیران و کسب و کارها
منتور توسعه فردی و توانمندسازی
